کیمیای دعا
... مولوی میگوید عارفی شبها نام خدا را بر زبان میآورد و با یاد او کام خود را شیرین میکرد:
آن یکی الله میگفتی شبی
تا که شیرین میشد از ذکرش لبی۶
شیطان به سراغش آمد و گفت تو این همه خدا را صدا زدی آیا یک لبیک و جواب از او شنیدی؟
گفت شیطان آخر ای بسیارگو
این همه الله را لبیک کو؟
عارف که دید شیطان راست میگوید، دلشکسته شد و از ذکر دست برداشت. در همین حال خوابش برد و در خواب خضر را دید. خضر گفت چرا از ذکر غافل شدهای و دیگر خدا را نمیخوانی؟
گفت هین از ذکر چون واماندهای
چون پشیمانی از آن کش خواندهای؟

عارف گفت من بارها خدا را خواندهام و جواب نشنیدم، میترسم خداوند در را به روی من بسته باشد و علاقهای به شنیدن صدای من نداشته باشد. خضر جواب داد:
گفت: آن الله تو لبیک ماست
وآن نیاز و درد و سوزت پیک ماست
یعنی همین که خدا فرصت دعا و صدا زدن نام خود را به تو هدیه میدهد به این معناست که تو را پذیرفته و پاسخ تو را داده؛ در حالیکه جاهلان و گنهکاران اصلاً فرصت دعا پیدا نمیکنند تا لبیکی بشنوند...
از سوی دیگر، اگر چه خداوند درخواستها را از طریق اسباب و علل برآورده میکند اما...
ادامهی این مطلب را در اینجا بخوانید
سلام ................ دوش در حلقه ی ما قصه ی گيسوی تو بود.... نظرم را در سايت آفتاب می نويسم .
سلام...خوبي محمد جان.. نماز و روزه ها قبول باشه ..نيستي .كم پيدايي؟ سر نمي زني.. خوب اميدوارم هر كجا كه هستي موفق و مويد باشي. اومدي تهران سري بزن.خيلي دلمون برات تنگ شده رفيق. باي باي
سلام اخوي، خيلي استفاده كرديم.
بله حتما سحر خدا وملائکش منتظر شنیدن دعا ورازونیازما هستن دعای صبح واه شب کلید گنج مقصود است بدین راه وروش می رو که با دلدار پیوندی